کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
verb phrase پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
verb phrase
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عبارت فعلی
-
واژههای مشابه
-
main verb, principal verb
فعل اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فعلی در بند پایه یا فعلی دارای معنای واژگانی که در برابر فعل کمکی قرار میگیرد
-
causative verb, factitive verb
فعل سببی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← سببی
-
copula, linking verb, copulative verb
فعل ربطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فعلی که نشاندهندۀ رابطۀ اسناد میان نهاد و گزاره است متـ . فعل اسنادی
-
verb serialization, serial verb construction
پیاپیسازی افعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] توالی دو یا چند فعل بدون آنکه بین آنها ادات یا واژهبستی قرار گیرد
-
inchoative verb
فعل آغازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فعلی که شروع عمل را نشان میدهد متـ . آغازی inchoative
-
regular verb
فعل باقاعده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فعلی دارای طبقه و صیغگان تصریفی منظم در زبان
-
irregular verb
فعل بیقاعده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فعلی که بن ماضی آن با قاعدۀ مشخصی از بن مضارع ساخته نمیشود
-
full verb
فعل تام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← فعل واژگانی
-
prepositional verb
فعل حرفاضافهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فعل مرکبی که متشکل از فعل و گروه حرفاضافهای است
-
verb-second
فعلدوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] زبانی که در آن فعل در جایگاه دوم بند قرار دارد
-
weak verb
فعل ضعیف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فعلی که زمان گذشته در آن با تصریف نشان داده میشود
-
strong verb
فعل قوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فعلی که تغییر زمان در آن با تغییر واکۀ ریشۀ فعل نشان داده میشود
-
auxiliary verb
فعل کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فعلی که همراه فعل دیگری در جمله به کار میرود و مفاهیمی مانند زمان و نمود و وجه را به مفهوم جمله میافزاید