کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ventilative پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ventilative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تهویه
-
واژههای مشابه
-
ventilation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تهویه، بادگیری، تجدید هوا، طرح موضوعی
-
ventilated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تهویه مناسب، بادخور کردن، تهویه کردن، هوا دادن به، پاک کردن
-
ventilates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تهویه، بادخور کردن، تهویه کردن، هوا دادن به، پاک کردن
-
ventilable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تهویه مناسب
-
ventilator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تهویه، هواکش، دستگاه تهویه، بادگیر، بادزن
-
ventilate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تهویه، بادخور کردن، تهویه کردن، هوا دادن به، پاک کردن
-
ventil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تهویه
-
ventilated tunnel
تونل روزندار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تونل بادی که آزمونگاه آن دارای سوراخها یا شکافهایی برای پیشگیری از بروز خفگی در ماخ 0/8 تا 1/2 است
-
ventilated psychrometer
رطوبتسنج تهویهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← رطوبتسنج دَمشی
-
ventilated container
بارگُنج تهویهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بارگُنجی که در دیوارههای انتهایی آن روزنههایی برای ورود و خروج هوا تعبیه شده است
-
ventilating system
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیستم تهویه
-
ventilation shaft
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شفت تهویه
-
ventilation system
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیستم تهویه