کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
unhorsed پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
unhorsed
دیکشنری
بی رحم
فعل
replace, displace, dislocate, translocate, heave, reposit
جابجا کردن
unhorse
از اسب افتادن یا پیاده شدن
unhorse
از جای خود تکان دادن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
unhorsed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی رحم، جابجا کردن، از اسب افتادن یا پیاده شدن، از جای خود تکان دادن
-
واژههای مشابه
-
unhorsing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناخوشایند، جابجا کردن، از اسب افتادن یا پیاده شدن، از جای خود تکان دادن