کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
tubings پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
tubings
/ˈt(y)o͞obiNG/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
tubings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوله ها، لوله گذاری، لوله سازی، لوله اب، نصب لوله، لوله بدون درز، مصالح لوله سازی ولوله کشی
-
واژههای مشابه
-
tubed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوله، لوله دار کردن، از لوله رد کردن
-
tubing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوله، لوله گذاری، لوله سازی، لوله اب، نصب لوله، لوله بدون درز، مصالح لوله سازی ولوله کشی
-
tubes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوله ها، لوله، لامپ، تونل، مجرا، نای، نی، ناودان، دودکش، لوله خمی رریش و غیره، لوله دار کردن، از لوله رد کردن
-
tube
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوله، لامپ، تونل، مجرا، نای، نی، ناودان، دودکش، لوله خمی رریش و غیره، لوله دار کردن، از لوله رد کردن
-
tubeful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرطوب کننده
-
nasojejunal tube, NJ-tube
لولۀ بینیتهیرودهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] لولهای که با گذشتن از بینی به تهیروده در رودۀ کوچک میرسد
-
nasogastric tube, NG-tube
لولۀ بینیمعدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] لولهای که با گذشتن از بینی و حنجره و حلق و مری به معده میرسد
-
gastrostomy tube, G-tube
لولۀ معدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] لولهای که یک سر آن مستقیماً وارد معده میشود و معده را به خارج از بدن متصل میکند
-
tube, inner tube
تویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] محفظهای استوانهای در درون تایر بادی برای نگهداشت هوا
-
eustachian tube, auditory tube
شیپور استاش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] لولهای که ابتدای آن استخوانی و انتهای آن غضروفی است و گوش میانی را به حلق وصل میکند
-
nasoduodenum tube, ND-tube, nasoduodenal tube
لولۀ بینیدوازدههای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] لولهای که با گذشتن از بینی به دوازدهه میرسد
-
neural tube, medullary tube, cerebromedullary tube
لولۀ عصبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] لولهای عصبپوششی که در نتیجۀ به هم جوش خوردن چینهای عصبی به وجود میآید و بافت دستگاه عصبی مرکزی را تشکیل میدهد
-
tube-type tyre, tube-type
تایر باتویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار- تایر] نوعی تایر بادی که برای نگهداشت هوا به تویی نیاز دارد