کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
truncation error پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
truncation error
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
truncation error
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خطای تراست، خطای برشی
-
واژههای مشابه
-
truncate
نوکبریده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که به نظر میرسد نوک آن بریده شده است
-
truncated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوتاه شده، کوتاه کردن، بی سر کردن، بریدن، شاخه زدن، ناقص کردن
-
truncate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوتاه شدن، کوتاه کردن، بی سر کردن، بریدن، شاخه زدن، ناقص کردن
-
truncations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توقعات، کوتاه سازی، برش، ناقص سازی، قطع سر، بی سر سازی، ابتر سازی، تسطیح زوایا
-
truncating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعطیلات، کوتاه کردن، بی سر کردن، بریدن، شاخه زدن، ناقص کردن
-
truncates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوتاه می شود، کوتاه کردن، بی سر کردن، بریدن، شاخه زدن، ناقص کردن
-
truncated distribution
توزیع بریده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] توزیع حاصل از حذف مقادیر بزرگتر یا کوچکتر از مقداری معین از تکیهگاه یک توزیع مفروض
-
truncated pyramid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هرم زده
-
cut 4, truncation
کَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] خاکبرداری و کندوکاو پیشینیان در یک نهشتۀ قدیمیتر برای کندن پی یا هر فعالیت دیگر که به پدید آمدن یک بافت باستانشناختی منجر شده است