کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
trench mortar پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
trench mortar
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ملات معدنی
-
واژههای مشابه
-
trenching
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترانشه، سنگربندی کردن، کندن، خندق زدن
-
trenched
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترنچ، سنگربندی کردن، کندن، خندق زدن
-
trenches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترانشه ها، سنگر، گودال، خندق، حفره، چال، جان پناه، استحکامات خندقی، شیار طولانی، سنگربندی کردن، کندن، خندق زدن
-
trench warfare
واژهنامه آزاد
جنگ سنگر به سنگر؛ نبرد سنگرها. وضعیتى که در آن طرفین جنگ در سنگر پناه می گیرند.
-
trench 3, trenching
تاشهزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] حفر یک یا چند تاشه برای دستیابی به لایهنگاری و دادههای باستانشناختی
-
deep trench, cross-sectional trench
گمانۀ پیشرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گود کاوش عمیق عمودی برای مشخص کردن روند نهشتهگذاری که در آن لایههای باستانی را تا رسیدن به سطح خاک بکر میکاوند
-
trench knife
کارد سنگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] کارد مخصوصی برای سربازان مستقر در سنگر
-
trench 2
تاشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] بخشی از محوطۀ باستانی که به اَشکال منظم هندسی و غالباً چهارگوش خاکبَرداری میشود
-
step trench
تاشۀ پلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تاشهای که برای دستیابی به لایهنگاری بهصورت پلهپله حفر میشود
-
step trenching
تاشهزنی پلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی روش کاوش که در آن تاشهها برای دستیابی به لایهنگاری بهصورت پلهپله حفر میشوند
-
robber trench
چال قاچاق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] حفرهای که در محوطههای باستانی برای استفادۀ غیرقانونی از مصالح ساختمانی قابلمصرف آنها کنده میشود
-
trench 4
ژرفناوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گودال باریک و کشیده در بستر عمیق دریا در زونهای فُرورانش
-
trench 1
برشراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] راه پدیدآمده بعد از حفر طولی زمین در سطح شیبدار