کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
transplants پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
transplants
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
transplants
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند، عضو پیوند شده، پیوندزدن، نشا کردن، در جای دیگری نشاندن، مهاجرت کردن، کوچ دادن، نشاء زدن، فراکاشتن
-
واژههای مشابه
-
transplanter
نشاکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ماشین یا وسیلهای برای کاشت نشا به فواصل موردنظر در ردیفهای موازی
-
transplant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند، عضو پیوند شده، پیوندزدن، نشا کردن، در جای دیگری نشاندن، مهاجرت کردن، کوچ دادن، نشاء زدن، فراکاشتن
-
transplanted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند خورده است، پیوندزدن، نشا کردن، در جای دیگری نشاندن، مهاجرت کردن، کوچ دادن، نشاء زدن، فراکاشتن
-
transplantation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند، نشاکاری، جابجا سازی، فراکاشت، قلمه زنی
-
transplanters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند اعضا، فراکاشتگر
-
transplanter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند زدن، فراکاشتگر
-
transplanting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند زدن، پیوندزدن، نشا کردن، در جای دیگری نشاندن، مهاجرت کردن، کوچ دادن، نشاء زدن، فراکاشتن
-
transplantations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند، نشاکاری، جابجا سازی، فراکاشت، قلمه زنی
-
transplantable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند خورده است، پیوند شدنی، قابل برداشتن و کاشتن درمحل دیگری
-
transplantability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند پذیری
-
homotopic transplantation, orthotopic transplantation
پیوند همجا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند، علوم پایۀ پزشکی] پیوند زدن یک بافت به محلی همسان با خاستگاه پیوندینه
-
transplantation antigens
پادگنهای پیوند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] پادگنهای بافتسازگاری که در پذیرش پیوندینه اهمیت اساسی دارند
-
tendon transplantation
پیوند زردپی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] پیوند زدن پیوندینۀ آزاد زردپی به جای بخش آسیبدیدۀ زردپی