کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
transgression پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
transgression
/transˈgreSHən,tranz-/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
transgression
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گناه، عصیان، تجاوز، تخلف، خطا، سر پیچی
-
واژههای مشابه
-
transgress
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انتقام، سرپیچی کردن از، تجاوز کردن از، تخلف کردن از، تخطی کردن از
-
transgressive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متجاوز، خطاکار، متخلف، گناهکار، خاطی
-
transgressed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرار کرد، سرپیچی کردن از، تجاوز کردن از، تخلف کردن از، تخطی کردن از
-
transgressions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجاوزات، عصیان، تجاوز، گناه، تخلف، خطا، سر پیچی
-
transgresses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گسستن، سرپیچی کردن از، تجاوز کردن از، تخلف کردن از، تخطی کردن از
-
transgressively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غلط
-
transgressible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متناقض است
-
time-transgressive unit
واحد زمانگذری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← واحد درزمانی