کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
toxical پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
toxical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سموم
-
واژههای مشابه
-
toxicity
زهرناکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] میزان سمی بودن یک ماده
-
toxicant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سمی، سم، زهر، مسموم، مسموم کننده، داروی سمی
-
toxically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سموم
-
toxicities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سمیت
-
toxic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سمی، زهری، ناشی از زهر اگینی، زهراگین
-
toxicate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سموم
-
toxication
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسمومیت
-
toxicity test
آزمون سمیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] آزمونی که در آن مادهای با غلظت مشخص را در تماس با اندامگانی خاص قرار میدهند تا میزان سمی بودن آن ماده را تعیین کنند
-
toxic waste
پسماند سمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] پسماندی که در صورت بلع یا استنشاق یا تماس با پوست به انسان یا هر موجود زندۀ دیگر آسیب میرساند
-
toxic dose
چندۀ سمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] چندهای از ماده که مسمومیت ایجاد میکند
-
nonoxidizing toxicant
زیستکش نااُکسنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار] ترکیبی از مواد شیمیایی شامل ریززیواکشهای اُکسنده (oxidizing microbiocide) که برای گندزدایی برجهای خنککننده به کار میرود
-
toxic headache
سردرد مسمومیتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] سردرد ناشی از مسمومیت یا سم تولیدشده براثر یک بیماری
-
toxic dumpsite
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سمپاشی سمی