کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
touchy پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
touchy
/ˈtəCHē/
دیکشنری
حساس
صفت
sensitive, susceptible, delicate, touchy, tender, sentient
حساس
irritable, crabbed, peevish, touchy, hot, quick-tempered
تند مزاج
squeamish, touchy, thin-skinned
نازک نارنجی
irritable, fractious, touchy, peevish, petulant, techy
زود رنج
touchy, tender-hearted
دل نازک
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
touchy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حساس، تند مزاج، نازک نارنجی، زود رنج، دل نازک
-
واژههای مشابه
-
touchiness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حساسیت
-
touchy-feely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لمس کردن