کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
tipful پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
tipful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان
-
واژههای مشابه
-
tip
نوک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ← رأس
-
tipping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوج گرفتن، نوک گذاشتن، نوک دار کردن، کج کردن، انعام دادن، محرمانه رساندن، یک ور شدن
-
tip in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوک در
-
tipped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوک، نوک گذاشتن، نوک دار کردن، کج کردن، انعام دادن، محرمانه رساندن، یک ور شدن
-
tip in, tip-in shot, tap in
پرتاب سرپنجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، پرتاب دوم درنتیجۀ نوگیری پرتاب بهثمرنرسیده با ضربۀ آهستۀ سرانگشتان به توپ
-
tip burn
نوکسوختگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بافتمردگی نوک برگ در نتیجۀ تنش آب ناشی از باد و نمک و تجمع سم
-
contact tip
نوک سوزان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] تار نوری با نوک اندودشده که براثر عبور نور لیزر داغ میشود و در هنگام تماس میسوزاند
-
lensed tip
نوکعدسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] نوعی تار نوری که نوک آن را به شکل عدسی درآوردهاند
-
tip line
شیبخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] سطح تماس دو نهشتۀ متوالی در یک چال یا گودال که شکل و زاویه و تعداد آنها نوع فعالیتهای صورتگرفته در زمانهای متفاوت را تااندازهای روشن میسازد
-
tip layering
خواباندن انتهایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] نوعی خواباندن که در آن نوک شاخه در خاک قرار داده میشود تا ریشهدار شود
-
tip-top
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوک بالا، اعلی درجه، اوج، بهترین، بالاترین درجه
-
thorn-tipped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خار نشسته
-
felt tip
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوک احساس