کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
tilted پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
tilted
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
tilted
فرهنگ لغات علمی
تابیده شده
-
tilted
کج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ویژگی عکس یا محور دستگاههای نقشهبرداری که دارای کجی هستند
-
tilted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کج، یک بر
-
واژههای مشابه
-
tilt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیب، کجی، تمایل، پرتاب، مسابقه نیزه سواری، برخورد، شتاب، سرازیری، زد و خورد، شمشیربازی سواره در قرون وسطی، کج کردن کج شدن، کج کردن، کج شدن، در اهتزاز بودن، در نوسان بودن، شیب داشتن، یک وری بودن، یک ور شدن
-
tilting wagon, tilting coach
واگن آونگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی واگن مسافری با فنربندی خاص که تراز نسبی واگن را در پیچها حفظ میکند
-
tilt shot
نمای عمودگَرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمای حاصل از حرکت عمودی دوربین در موقعیتی ثابت
-
tilt-wing
کجبال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی هواپیمای عمودپرواز که بال آن با زاویۀ 90 درجه نسبت به بدنه قرار میگیرد و تمام وزن هواپیما را تحمل میکند
-
tilt-rotor
کجپروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی هواپیمای عمودپرواز که با یک یا چند چرخانه که تا حدود 90 درجه دَوران میکنند، از زمین برمیخیزد
-
tilted trough
کجناوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ناوۀ کجشده نسبت به ارتفاع
-
tilt 2
کجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] زاویۀ بین محور اصلی دوربین و امتداد شاقولی در هنگام عکسبرداری
-
rail tilt
کجی ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] انحراف ناخواستۀ ریل به سمت بیرون براثر بار جانبی زیادی که چرخهای قطار بر آن وارد کرده است
-
tilt meter
کجیسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ابزاری برای اندازهگیری و ثبت انحرافهای کوچک محور مرجع یک وسیله
-
tilt displacement
جابهجایی کجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] جابهجایی نقاط تصویری ناشی از کجی عکس
-
tilting level
ترازیاب انحرافپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] وسیلهای که، برخلاف ترازیاب یکپارچه، میتوان دوربین آن را بهکمک پیچی که در زیر آن قرار دارد، حول محوری افقی بر روی صفحۀ ترازشونده به دُوران درآورد تا خط دید آن افقی شود