کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
tillered پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
tillered
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
tillered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانه زده، جوانه زدن
-
واژههای مشابه
-
tiller
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پنجه، زارع، جوانه، کشاورز، کشتکار، اهرم سکان کشتی، جوانه زدن
-
tillering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پنجه زدن، جوانه زدن
-
emergency tiller, relieving tiller
دستهسکان اضطراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دستهسکانی یدکی که به چارکی یا یوغ وصل میشود و در زمان از کار افتادن سکانافزار از آن استفاده میکنند
-
quadrant tiller, sectional tiller
دستهسکان کمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دستهسکانی که به شکل دایرۀ کامل یا نیمدایره یا بخشی از کمان یک دایره است
-
tillering stage
مرحلۀ پنجهزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مرحلهای از نمو غلات که در آن گیاه جَست اضافهای تولید میکند که تبدیل به بوته میشود
-
reverse tiller
دستهسکان دنبالهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دستهسکانی که به پشت سکان نیز امتداد یافته است
-
chain tiller
دستهسکان زنجیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دستهسکانی که با طناب یا زنجیری که به دور استوانهای تابیده شده است به حرکت در میآید
-
tiller, rudder tiller, helm 1, wheel
دستهسکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] اهرم یا بازو یا فرمانی که از آن برای حرکت دادن تیغۀ سکان استفاده میکنند
-
single arm tiller
دستهسکان تکبازو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دستهسکانی که از یک بازو یا اهرم تشکیل شده است که آن را از دستهسکان کمانی یا یوغ متمایز میکند
-
spring tiller, elastic quadrant
دستهسکان فنری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دستهسکانی که با فنر به چارکی یا دستهسکان کمانی وصل شده است و در سر محور سکان آزادانه حرکت میکند
-
steering chain, wheel chain, tiller chain
زنجیر سکانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] زنجیری که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم سکان را حرکت میدهد