کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
throughput پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
throughput
/ˈTHro͞oˌpo͝ot/
دیکشنری
بازده
اسم
throughput
توان عملیاتی
throughput
حاصل کار
construction, making, manufacturing, structure, manufacture, throughput
ساخت
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
throughput
گذرداد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مقدار اطلاعاتی که از جایی به جای دیگر منتقل یا در مدتی معین پردازش میشود
-
throughput
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازده، توان عملیاتی، حاصل کار، ساخت
-
واژههای مشابه
-
optical throughput (etendue)
فرهنگ لغات علمی
گذرداد اپتیکی