کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
throttles پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
throttles
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
throttles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
throttles، گلو، خرخره، دریچه کنترل بخار یا بنزین، خفه کردن، گلو را فشردن، جلو را گرفتن، جریان بنزین را کنترل کردن
-
واژههای مشابه
-
throttling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهار کردن، خفه کردن، گلو را فشردن، جلو را گرفتن، جریان بنزین را کنترل کردن
-
throttled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضعیف، خفه کردن، گلو را فشردن، جلو را گرفتن، جریان بنزین را کنترل کردن
-
power lever, throttle, thrust lever
دستهگاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] اهرمی در اتاقک خلبان که با آن میتوان دور یا توان موتور را تغییر داد
-
جستوجو در متن
-
throttles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
throttles، گلو، خرخره، دریچه کنترل بخار یا بنزین، خفه کردن، گلو را فشردن، جلو را گرفتن، جریان بنزین را کنترل کردن