کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
thicker پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
thicker
دیکشنری
ضخیم تر
صفت
thick, bulky, fat, stout, big
ضخیم
thick, dense, grandiloquent, rude, bombastic, coarse
غلیظ
thick, stocky, squatty, burly, heavyset, thick-set
کلفت
dense, luxuriant, thick, aggregate, bushy, voluminous
انبوه
thick, robust, stout, sturdy, big, burly
ستبر
stiff, horny, firm, hard, rigid, tight
سفت
high, great, numerous, wide, vast, heavy
زیاد
dark, black, murky, dim, gloomy, fuzzy
تیره
obese, chubby, fat, overweight, fatty, pudgy
چاق
bushy, thick, rich, exuberant, dense, lush
پر پشت
solemn, gruff, eerie, hoarse, dull, muzzy
گرفته
thick
صخیم
cloudy, overcast, mottled, thick, heavy, reeky
ابری
plump, stout, buxom, portly, lob, thick
چاق و چله
muddy, shod, turbid, bedraggled, feculent, thick
گل الود
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.