کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
therapies پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
therapies
/ˈTHerəpē/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
therapies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درمان ها، درمان، معالجه، تداوی، مداوا، مبحث تداوی
-
واژههای مشابه
-
therapy
درمان 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] سلسلهمعالجات نظاممندی که برای بهبود بخشیدن به وضعیت مرضیِ جسمانی یا روانی فرد انجام میشود
-
therapy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درمان، معالجه، تداوی، مداوا، مبحث تداوی
-
group therapy
گروهدرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی رواندرمانی برای حل مشکلات روانشناختی افراد بهصورت گروهی که توسط یک یا چند رواندرمانگر در نقش تسهیلگر گروه اداره میشود
-
milieu therapy
محیطدرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] درمانی روانشناختی مبتنی بر تعدیل یا تغییر یا سازماندهی شرایط زندگی یا محیط بلافصل مُراجع بهمنظور ارتقای شناختها و مهار هیجان و ایجاد رفتارهای سازگار
-
massage therapy
ورزماندرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی روش درمان که در آن برای التیام بافتهای نرم بدن و حفظ سلامتی از دستورزی (manipulation) استفاده میشود متـ . ماساژدرمانی
-
sex therapy
کامشدرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] درمان اختلالات جنسی معمولاً شامل درمانهای روانشناختی یا روانپزشکی و درمانهای شناختیـ رفتاری همراه با درمان فراگیر مشکلات رابطهمحور و گاه مداخلات پزشکی با استفاده از دارو یا روشهای خاص
-
music therapy
موسیقیدرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] استفاده از موسیقی در درمان برخی از بیماریها
-
relaxation therapy
آرَمشدرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] بهکارگیری فنونی برای تنشزدایی از ماهیچهها بهمنظور درمان تنشهای عاطفی
-
juice therapy
آبمیوهدرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ← روزۀ آبمیوه
-
depth therapy
ژرفادرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] هرگونه رواندرمانی اعم از مختصر یا گسترده، شامل تشخیص و حلوفصل تعارضهای ناخودآگاهانه که زیربنایی هستند و در رفتار فرد تداخل ایجاد میکنند
-
couples therapy
زوجدرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی رواندرمانی برای حل مشکلات یک زوج
-
imago therapy
بَرانگارهدرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] درمان مشکلات فرد در زمینۀ روابط با دیگران براساس این نظریه که فرد تصاویری ناخودآگاه از صفات شخصیتی و رفتارهای افرادی دارد که کودکیاش را با آنان گذرانده و همان تصاویر او را به روابط با افراد خاصی سوق میدهند
-
insight therapy
بینشدرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] هرگونه رواندرمانی مبتنی بر این نظریه که تغییرات شخصیتی عمیق و دیرپا حاصل نمیشود مگر آنکه مُراجع منشأ نگرشهای تحریفشده و تمهیدات دفاعی خود را دریابد