کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
theatre پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
theatre
/ˈTHēətər/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
theatre
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تئاتر، تاتر، تماشاخانه، تالار سخنرانی، بازیگر خانه
-
واژههای مشابه
-
theatres
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تئاتر ها، تئاتر، تاتر، تماشاخانه، تالار سخنرانی، بازیگر خانه
-
poor theatre
نمایش بیپیرایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] شکلی از نمایش مدرن که از تمامی عناصر غیرضروری صحنه، اعم از نور و آرایه و لباس و مانند آن، فاصله میگیرد و صرفاً بر کار بازیگر و حقیقت رابطۀ زندۀ تماشاگر استوار است متـ . نمایش بیچیز
-
epic theatre
نمایش حماسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] سبکی نمایشی که اروین پیسکاتور و برتولت برشت با اهداف سیاسیـآموزشی در دهۀ بیست ابداع کردند و هدف آن برانگیختن قوای عقلانی انسان است تا متأثر کردن احساسات تماشاگر
-
theatre of the absurd
نمایش عبثنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] سبکی نمایشی که بعد از جنگ جهانی دوم و تحت تأثیر سرخوردگی انسانها و فروریختن آرمانها در کشور فرانسه شکل گرفت
-
environmental theatre
نمایش محیطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] نمایشی که در هنگام اجرای آن علاوه بر صحنۀ تماشاخانه از جایگاه تماشاگران و تمام محیط تماشاخانه نیز بهمثابۀ صحنه استفاده میشود
-
participatory theatre
نمایش مشارکتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] نمایشی که تماشاگران در جریان اجرای آن، با اعمالی مانند گفتوگو با بازیگران و شرکت در حوادث نمایش، در آن دخالت و مشارکت میکنند
-
theatre of operations
صحنۀ عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بخشی از صحنۀ جنگ که فرمانده عملیات برای هدایت و اجرا یا پشتیبانی عملیات رزمی در منطقۀ جغرافیایی خاص تعیین میشود
-
theatre strategy
راهبرد صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تدابیر و راهکارهای هدایتشده در جهت تأمین اهداف و سیاستها و راهبرد ملی و چندملیتی ازطریق کاربرد همزمان و یکپارچۀ نیروهای نظامی و سایر ابزارهای قدرت ملی
-
theatre of war
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تئاتر جنگ
-
theatre ticket
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلیط تئاتر
-
theatre curtain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرده تئاتر
-
theatre director
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدیر تئاتر
-
movie theatre
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سینما