کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
theater پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
theater
/ˈTHēətər/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
theater
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تئاتر، تاتر، تماشاخانه، تالار سخنرانی، بازیگر خانه
-
واژههای مشابه
-
theaters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تئاتر ها، تئاتر، تاتر، تماشاخانه، تالار سخنرانی، بازیگر خانه
-
dinner theater
نمایشغذاخوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] غذاخوری که در آن شام درحین اجرای نمایش صرف میشود و بازیگران غالباً تماشاگران را به دنبال کردن نمایش ترغیب میکنند متـ . نمایشرستوران
-
theater of war
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تئاتر جنگ
-
movie theater
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سینما
-
theater company
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شرکت تئاتر
-
arena theater
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تئاتر عرصه
-
guerrilla theater
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تئاتر چریکی
-
theater ticket
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلیط تئاتر
-
vaudeville theater
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تئاتر وودیل
-
little theater
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تئاتر کوچک
-
street theater
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تئاتر خیابانی
-
theater of the absurd
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تئاتر پوچ
-
theater of operations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تئاتر عملیات