کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
terminals پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
terminals
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
terminals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایانه ها، پایان، انتها، ایستگاه نهایی، اخر خط راه اهن یا هواپیما
-
واژههای مشابه
-
terminate
پایان دادن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] متصل کردن خطوط ارتباطی یا خطوط مشترکان به مرکز مخابرات
-
terminal
پایانه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی، مهندسی مخابرات] [عمومی] مکانی که مبدأ حرکت و مقصد وسایل نقلیۀ عمومی است [مهندسی مخابرات] قسمت پایانی تجهیزات ارتباطی و مخابراتی، اعم از رایانه و تلفن و دورنگار و نظیر آن
-
terminations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعطیلات، فسخ، ختم، خاتمه، پایان، پایان دهی، انتها، پایان یابی
-
terminer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترمینال
-
terminated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خاتمه داد، منقطع
-
terminableness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معافیت
-
terminator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نابود کننده، فسخ کننده، بپایان رساننده
-
terminant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایان
-
terminating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایان دادن، پایان دار
-
termine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اصطلاح
-
terminates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایان می یابد، خاتمه دادن، پایان دادن، پایان یافتن، منجر شدن، بپایان رساندن، منقضی کردن، فسخ کردن، محدود کردن
-
terminalized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترمینال
-
terminative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرانجام، انتهایی، بپایان رساننده، قطعی، خاتمه دهنده، مختوم کننده