کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
tending پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
tending
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
tending
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به دنبال، گراییدن، میل کردن، نگهداری کردن از، وجه کردن، پرستاری کردن، مواظب بودن، متمایل بودن به، گرایش داشتن
-
واژههای مشابه
-
tended to
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمایل داشت
-
tend
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمایل، گراییدن، میل کردن، نگهداری کردن از، وجه کردن، پرستاری کردن، مواظب بودن، متمایل بودن به، گرایش داشتن
-
tends
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمایل دارد، گراییدن، میل کردن، نگهداری کردن از، وجه کردن، پرستاری کردن، مواظب بودن، متمایل بودن به، گرایش داشتن
-
forest tending, tending
پرورش جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کلیۀ عملیاتی که به بهبود وضع کمّی و کیفی جنگل منجر شود
-
forest edge tending
پرورش حاشیۀ جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] عملیات پرورشی حاشیۀ جنگل که به بهبود کمّی و کیفی گونههای درختی و درختچهای و ساختار پلکانی آن منجر میشود
-
improvement cutting, improvement felling, tending cutting
برش اصلاحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] از بین بردن یا محدود کردن درختان کمارزشتر ازنظر اقتصادی با هدف بهبود ترکیب و کیفیت تودۀ جنگلی ارزشمندتر