کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
television monitor پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
television monitor
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
television monitor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مانیتور تلویزیون
-
واژههای مشابه
-
televise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلویزیون، در تلویزیون نشان دادن، برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
-
televisions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلویزیون ها، تلویزیون، دور نشان
-
tv
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلویزیون، دور نشان
-
televising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلوزیون، در تلویزیون نشان دادن، برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
-
televised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلویزیونی، در تلویزیون نشان دادن، برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
-
televises
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلویزیونی، در تلویزیون نشان دادن، برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
-
pay television, pay TV
تلویزیون پولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی خدمات تلویزیونی که تماشای برنامههای آن مستلزم پرداخت وجه ماهیانه است
-
satellite TV, sat TV, satellite television
تلویزیون ماهوارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] هرگونه سامانۀ ماهوارهای که علائم تلویزیونی را از فرستندههای زمینی جمعآوری کرده و پس از تقویت و مدولهسازی ازطریق باند ریزموج به زمین و گیرندههای تلویزیونی میرساند
-
television satellite
ماهوارۀ تلویزیونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ماهوارهای در مدار زمین که علائم تلویزیونی را بین ایستگاههای تلویزیونی رله میکند
-
television graphics
نگاشتار تلویزیونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای تجسمی] اثری نگاشتاری که برای برنامههای تلویزیونی ساخته میشود، مانند عنوانبندیهای تلویزیونی
-
web TV
وبیزیون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] سامانۀ پخش برنامههای تلویزیونی در محیط وب
-
TV room
اتاق تلویزیون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] اتاق یا محلی عمومی در مهمانخانه/ هتل که مهمانان میتوانند در آن به تماشای تلویزیون بپردازند
-
alternative television
تلویزیون بدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی برنامه یا شبکۀ تلویزیونی، اغلب پولی و بافهای/ کابلی، که برنامههایی متفاوت با برنامههای شبکههای رسمی را در اختیار مشترکان قرار میدهد