کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
team پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
team
/tēm/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
team
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیم، گروه، دست، یک دستگاه، گروهه، دسته، جفت، دسته درست کردن، بصورت دسته یا تیم درامدن
-
واژههای مشابه
-
teams
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیم ها
-
A-team
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یک تیم
-
teaming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیمی، دسته درست کردن، بصورت دسته یا تیم درامدن
-
heli team, helicopter team
بالگروه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] گروهی متشکل از نیروهای مجهز به تجهیزات رزمی که با استفاده از بالگرد ترابری میشوند
-
rescue team
گروه نجات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گروهی از خدمۀ کشتی که وظیفۀ کمک و نجات بر عهدۀ آنها است
-
football team
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیم فوتبال
-
SWAT team
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گروه ضربت
-
team teaching
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تدریس تیم
-
team up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیم
-
baseball team
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیم بیس بال
-
double-team
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو تیم
-
team sport
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورزش تیمی
-
defense team
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیم دفاعی