کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
synonyme پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
synonyme
دیکشنری انگلیسی به فارسی
synonyme
-
واژههای مشابه
-
synonym
هممعنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] هر واحد واژگانی که با واژه یا واژههای دیگر دارای معنی یکسان باشد متـ . مترادف
-
synonymity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مترادف
-
synonymousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مترادف
-
synonymic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مترادف
-
synonymizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مترادف، الفاظ مترادف بکار بردن، فرهنگ لغات هم معنی را تالیف کردن
-
synonyms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مترادف، واژه مترادف، کلمه مترادف، هم معنی، لفظ مترادف، کلمه هم معنی
-
synonym
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مترادف، واژه مترادف، کلمه مترادف، هم معنی، لفظ مترادف، کلمه هم معنی
-
synonymes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مترادف
-
synonymics
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مترادف
-
absolute synonym
هممعنای مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نوعی هممعنا که بهفرض وجود، ازهرنظر و در همۀ بافتها با واژه یا واژههای دیگر دارای معنی یکسان باشد متـ . مترادف مطلق
-
partial synonym
هممعنای نسبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نوعی هممعنایی که در برخی بافتها با واژه یا واژهها دیگری دارای معنای یکسان است بهنحویکه شرایط صدق جمله با جایگزین کردن آنها تغییر نمیکند متـ . مترادف نسبی
-
synonym finder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مترادف یاب
-
samesense mutation, synonymous mutation
جهش هممعنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← جهش خاموش