کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
switch-ivy پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
switch-ivy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوئیچ آویو
-
واژههای مشابه
-
ivy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آجیل، پیچک، پاپیتال، عشقه چشم خروس، لبلاب
-
ivies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ivies، پیچک، پاپیتال، عشقه چشم خروس، لبلاب
-
ivied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عجله داشت، پوشیده از پاپیتال، پیچک دار
-
switch
تاخت زدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، حرکتی که در آن دو مدافع بازیکنان مهاجمی را که تحت پوشش دارند با هم عوض میکنند
-
switched
سوداده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ویژگی مدار یا شبکه و مانند آن که مجهز به سوده باشد
-
switching
سودهی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مسیریابی نشانکها/ سیگنالها در نقاطی معین از یک شبکه
-
switching
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعویض، راه گزینی
-
switch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعویض، گزینه، کلید برق، سویچ قطع برق وغیره، شلاق، ترکه، راه گزین، سویچ برق، چوب زدن، راه گزیدن، سویچ زدن، جریان را عوض کردن
-
switched
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تغییر کرد، چوب زدن، راه گزیدن، سویچ زدن، جریان را عوض کردن
-
switchings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعویض ها، راه گزینی
-
optica switch
فرهنگ لغات علمی
سوئیچ اپتیکی
-
optical switch
فرهنگ لغات علمی
سوئیچ نوری
-
optical switch
فرهنگ لغات علمی
سوئیچ نوری