کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
survey پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
survey
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
survey
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نظر سنجی، بررسی، نقشه برداری، ممیزی، زمینه یابی، بازدید، براورد، مطالعه مجمل، بردید، پیمودن، بازدید کردن، ممیزی کردن، مساحی کردن، بررسی کردن
-
واژههای مشابه
-
surveying
نقشهبرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] دانش و فنّاوری اندازهگیری و نقشهسازی از موقعیتهای نسبی نقاط و عوارض در سطح زمین یا بالا و زیر آن یا پیاده کردن این عوارض بر پایۀ مدارک قانونی و فنی
-
surveying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقشه برداری، مساحی
-
on-hire survey/ on hire survey
وارسی آغاز اجاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] وارسی وضعیت کلی کشتی در ابتدای دورۀ اجاره که یک بازرس مستقل آن را انجام میدهد
-
borehole survey,drillehole survey
برداشت درونچاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] اندازهگیری خواص فیزیکی سنگهای دیوارۀ چاه با حسگری که در درون چاه قرار دارد
-
urban survey, city survey
برداشت شهری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] برداشت مربوط به یک شهر و حومۀ آن
-
areal survey, area survey
برداشت ناحیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] برداشتی که تمام ایستگاههای یک منطقه را در بر میگیرد
-
survey network, survey net
شبکۀ برداشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] شبکهای که رئوس آن ایستگاههای برداشت است
-
astronomical survey, astronomical surveying, survey 3
نقشهبرداری نجومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] تصویرگیری و نقشهبرداری منظم و پوششی از ناحیهای از آسمان
-
first-order survey, primary survey
برداشت درجهیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] برداشتی که با بیشترین دقت و درستی ممکن انجام میشود
-
aerial survey, aerosurvey, air survey
برداشت هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] برداشتی که با هواگَرد و بهکمک عکسبرداری هوایی انجام میشود
-
foot survey, pedestrian survey, fieldwalking
بررسی پیمایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مشاهدۀ مستقیم سطح محوطههای باستانی ازطریق پیادهروی در فضاهایی با فاصلۀ منظم برای گردآوری سامانمند دادههای باستانشناختی سطح محوطهها
-
survey signal
نشانک برداشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] یک شیء یا عارضۀ طبیعی یا سازۀ مصنوع با موقعیت معلوم که بهوضوح و با سهولت قابل مشاهده باشد
-
hydrographic surveying
نقشهبرداری آبنگاشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] شاخهای از نقشهبرداری که موضوع آن اندازهگیری و نقشهسازی بستر و کنارۀ آبهاست