کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
surrogating پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
surrogating
/-ˌgāt,ˈsərəgit/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
surrogating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزینی، جانشین شدن، قائم مقام شدن، وکیل شدن
-
واژههای مشابه
-
surrogation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعطیلات
-
surrogated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخفیف، جانشین شدن، قائم مقام شدن، وکیل شدن
-
surrogates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزینی، جانشین، قائم مقام، عوض، جانشین شدن، قائم مقام شدن، وکیل شدن
-
surrogate mother
مادر جانشین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] زنی که میپذیرد فرزند زن دیگری را در زهدان خود پرورش دهد اعم از آنکه جنین با تلقیح مصنوعی زامه یا از لقاح برونتنی زوج دیگری تشکیل شده باشد
-
surrogate mother
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مادر جایگزین
-
father surrogate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پدر جایگزین