کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
surface plasmon پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
surface plasmon
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
surface plasmon
فرهنگ لغات علمی
پلاسمون سطحی
-
surface plasmon
فرهنگ لغات علمی
پلاسمون سطحی
-
surface plasmon
فرهنگ لغات علمی
پلاسمون سطحی
-
surface plasmon
فرهنگ لغات علمی
پلاسمون سطحی
-
surface plasmon
فرهنگ لغات علمی
پلاسمون سطحی
-
surface plasmon
فرهنگ لغات علمی
پلاسمون سطحی
-
surface plasmon
فرهنگ لغات علمی
پلاسمون سطحی
-
surface plasmon
فرهنگ لغات علمی
پلاسمون سطحی
-
واژههای مشابه
-
surfaces
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سطوح، سطح، رویه، تراز، بیرون، نما، بالا آمدن، جلا دادن، تسطیح کردن
-
surfacing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشش، بالا آمدن، جلا دادن، تسطیح کردن
-
surfacely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سطحی
-
surfaceness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سطحی بودن
-
surfaced
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظاهر شد، بالا آمدن، جلا دادن، تسطیح کردن
-
surface chart, surface map
نقشۀ سطح زمین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نقشۀ تحلیلی دیدبانیهای همدیدی وضع هوای سطح زمین که در آن تنها فشار سطحی به تراز متوسط دریا تبدیل شده است متـ . نقشۀ همدیدی سطح زمین surface synoptic chart نقشۀ تراز دریا sea-level chart نقشۀ فشار تراز دریا sea-level pressure chart