کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
superficial پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
superficial
/ˌso͞opərˈfiSHəl/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
superficial
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سطحی، ظاهری، صوری، سرسری
-
واژههای مشابه
-
superficialness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سطحی
-
superficialize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرورفتن
-
superficie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابرقهرمان
-
superficialism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سطحی بودن
-
superficies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابرها، روکار، نما، جبهه، رو، سطح
-
surface anatomy, superficial anatomy
کالبدشناسی سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] شاخهای از کالبدشناسی که به بررسی شکل و نشانههای سطح بدن و ارتباط آنها با ساختارهای عمقی میپردازد
-
face velocity, superficial velocity
سرعت سطح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بُردار سرعت گاز عمود بر سطح مقطع برخورد
-
coefficient of superficial expansion
ضریب انبساط سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] افزایش مساحت واحد سطح جسم براثر یک درجه افزایش دما در فشار ثابت
-
superficial epigastric vein
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رگهای پوستی سطحی
-
superficial temporal vein
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورن زماني سطحي
-
superficial middle cerebral vein
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورید عمقی مغزی سطحی
-
superficial basal cell carcinoma, multicentric basal cell carcinoma
پوشچنگار یاختههای پایۀ سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پوشچنگار یاختههای پایهای که بر سطح خارجی پوست تنه ایجاد میشود