کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
substrate پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
substrate
/ˈsəbˌstrāt/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
substrate
رشدمایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] هر مادهای که نیاز غذایی و بستر زیستِ ریزاندامگانها را فراهم کند
-
substrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لایه، زیر لایه، سفره، شکل فرعی
-
substrate
فرهنگ لغات علمی
زیرلایه
-
substrate
فرهنگ لغات علمی
زیرلایه
-
substrate
فرهنگ لغات علمی
زیرلایه
-
substrate
فرهنگ لغات علمی
سوبسترا
-
substrate
فرهنگ لغات علمی
بستر
-
واژههای مشابه
-
substratal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیرشاخه
-
substrator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستر
-
solid substrate fermentation, SSF2
تخمیر رشدمایهجامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی فرایند تخمیر که در آن بستر کشت مخمر جامد یا مواد خام گیاهی است
-
جستوجو در متن
-
affinity chromatography
سَوانگاری تمایلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] نوعی سوانگاری که در آن مولکولها را براساس تمایل ویژۀ آنها برای اتصال به بستره (substrate) جدا میکنند
-
cathodic disbondment
وادادگی کاتدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] از بین رفتن چسبندگی میان پوشش و زیرایند (substrate) آن براثر واکنش کاتدی
-
spray coating
پوشانش افشانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] نوعی فرایند پوشانش که در آن مادۀ پوششی بر سطح زیرایند (substrate) افشانده میشود