کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
substitution پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
substitution
/ˌsəbstiˈt(y)o͞oSHən/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
substitution
جانشینسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] سازوکاری دفاعی که ازطریق آن فرد به جای اعمال و احساسهای ممنوع یا دستنیافتنی به اعمال یا احساسهای موجه یا دستیافتنی متوسل میشود
-
substitution
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزینی، تعویض، جانشینی، جانشانی، کفالت
-
واژههای مشابه
-
substitutability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزینی
-
substitutive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزین، وابسته به تعویض یا جابجاسازی
-
substitutively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزین
-
substitutable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تعویض است، قابل تعویض
-
substitutes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزین ها، تعویض، جانشین، عوض، بدل، جانشین کردن، تعویض کردن، جابجا کردن
-
substitute
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزین، تعویض، جانشین، عوض، بدل، جانشین کردن، تعویض کردن، جابجا کردن
-
substituter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزین
-
substitutions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزینی، تعویض، جانشینی، جانشانی، کفالت
-
substituted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزین شد، جانشین کردن، تعویض کردن، جابجا کردن
-
substitutional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزین
-
substitutabilities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزینی
-
substitution reaction
واکنش جانشینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نشاندن یک اتم یا یک گروه اتمی به جای یک اتم یا یک گروه اتمی دیگر در یک ترکیب شیمیایی