کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
submarine ball پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
submarine ball
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
submarine ball
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توپ زیردریایی
-
واژههای مشابه
-
submarining
سُرخوردگی سرنشین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] لیز خوردن سرنشین از قسمت کمری کمربند ایمنی متـ . سُرخوردگی
-
submarined
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیر دریایی، زیر دریا حرکت کردن، با زیر دریایی حمله کردن
-
submariner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیر دریایی، کارگر زیر دریایی
-
submarinism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیردریایی
-
submariners
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیردریایی ها، کارگر زیر دریایی
-
submarines
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیردریایی ها، زیر دریایی، تحت البحری، زیر دریا حرکت کردن، با زیر دریایی حمله کردن
-
submarine fan
پنجۀ زیردریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] ← پنجۀ ژرفدریا
-
lifeguard submarine
زیردریایی نجات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی زیردریایی ویژۀ امداد و نجات که در منطقهای که یگانهای شناور قادر به فعالیت نیستند کارایی دارد
-
mini submarine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیردریایی کوچک
-
Father of the Submarine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پدر زیردریایی
-
submarine earthquake
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زلزله زیردریایی
-
submarine pitch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمین زیردریایی
-
nuclear submarine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیردریایی هسته ای