کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
subdue پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
subdue
/səbˈd(y)o͞o/
دیکشنری
زیر پا گذاشتن
فعل
subdue, subjugate, subject, harness, reduce
مطیع کردن
domesticate, bridle, subdue, daunt, gentle, master
رام کردن
subdue
مقهور ساختن
submit, give up, cede, hand over, subjugate, subdue
تسلیم کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
subdue
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیر پا گذاشتن، مطیع کردن، رام کردن، مقهور ساختن، تسلیم کردن
-
واژههای مشابه
-
subdued
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضعیف، مطیع کردن، رام کردن، مقهور ساختن، تسلیم کردن
-
subduing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسخیر، مطیع کردن، رام کردن، مقهور ساختن، تسلیم کردن