کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
structural پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
structural
/ˈstrəkCHərəl/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
structural
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختاری، ساختمانی، وابسته به ساختمان، وابسته به بنا
-
واژههای مشابه
-
structure
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختار، ساخت، ساختمان، سازمان، ترکیب، بناء، تشکیلات دادن
-
structuration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختار
-
structuralism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختارگرایی
-
structuring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختار، تشکیلات دادن
-
structurally
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختارا
-
structures
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سازه های، ساختار، ساخت، ساختمان، سازمان، ترکیب، بناء، تشکیلات دادن
-
structurely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختاری
-
structured
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختار یافته، ساخت یافته، دارای ساخت
-
structuralization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختار سازي
-
brilliant structural colors
فرهنگ لغات علمی
رنگ ساختاری بریلنت
-
structural description, structural index
توصیف ساختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در دستور زایشی، تجزیۀ یک زنجیرۀ زبانی ازطریق قلابگذاری برای عملکرد گشتار متـ . تجزیۀ ساختی structural analysis
-
deep structure, underlying structure
ژرفساخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] سطح بازنمود بنیادی و انتزاعی ساخت نحوی جمله در دستور زایشیـ گشتاری
-
augen structure, eye structure
ساختار چشمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ساختاری در برخی از شیستها و گنیسها و گرانیتها که در آن برخی از اجزای سازنده (کوارتز، فلدسپار، گارنت) به شکل بیضی یا عدسی فشرده شده و با پولکهایی از میکا احاطه شدهاند