کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
straight arrow پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
straight arrow
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
straight arrow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلش راست، خوش طینت
-
واژههای مشابه
-
straighted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راست
-
straights
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راست
-
straight chiropractic
مهرهورزی بنیادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] مهرهورزی با پایبندی دقیق به اصول بنیادی آن
-
straight engine
موتور خطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتوری که سیلندرهای آن در یک ردیف در کنار هم قرار دارند
-
straight kerb
جدول راسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای] جدولی به طول 50 تا 90 سانتیمتر که از آن در مسیرهای راست و بدون قوس استفاده میشود
-
straight dough
خمیرگیری تکمرحلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایندی که در آن مواد اولیۀ خمیر یکجا و در یک مرحله با هم مخلوط و سپس تخمیر میشوند متـ . خمیرگیری مستقیم
-
straight ticket
رأی همگن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأی به همۀ نامزدهای فقط یک حزب در یک یا چند انتخابات همزمان
-
straight bow
راستکمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] کمانی که پیش از زه کردن کاملاً راست است
-
straight-arm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راست دست، جاخالی، جاخالی دادن
-
straight razor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیغ مستقیم
-
straight angle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زاویه مستقیم، زاویه 180 درجه
-
straight flute
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلوت مستقیما
-
straight-grained
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستطیلی