کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
stock پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
stock
/stäk/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
stock
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موجودی، در انبار، سهم، قنداق، سرمایه، موجودی کالا، قنداق تفنگ، تنه، نیا، مواشی، پیوندگیر، کنده، مایه، سهمیه، ته ساقه، دسته ریشه، پایه، یدکی، ذخیره، تخته، انبار کردن، به موجودی افزودن، ذخیره کردن، موجود، اماده، حاضر
-
واژههای مشابه
-
stocks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سهام
-
stocked with
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذخیره شده با
-
stocked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذخیره شده، انبار کردن، به موجودی افزودن، ذخیره کردن
-
stocking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوراب زنانه ساقه بلند
-
stockings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوراب ساق بلند، جوراب زنانه ساقه بلند
-
nursery stock
محصول نهالستان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] انواع نهال تولیدشده در نهالستان
-
stocked anchor
لنگر شانهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] لنگری که دارای شانه است و بازوهای آن به تنۀ لنگر ثابت شده است
-
raw stock
فیلم خام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلم عکاسی یا فیلمبرداری قبل از نوردهی
-
breeding stock
گلۀ مادر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] دامهایی که در مزرعه برای تولید مثل و بهبود ویژگیهای کمّی و کیفی نگهداری میشوند
-
growing stock
موجودی سرپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختانی که در یک جنگل یا تودۀ جنگلی رشد میکنند و معمولاً برحسب تعداد یا حجم در واحد سطح اندازهگیری میشوند
-
stock rail
ریل پهلویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ریل ممتد و مستقیم سوزن که تیغۀ سوزن در دو حالت متفاوت با آن جفت میشود یا از آن فاصله میگیرد
-
stock 1
پارهژرفسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودۀ نفوذی آذرین با رخنمون سطحی کمتر از صد کیلومترمربع که معمولاً ناهمساز با لایهبندی است و بهاستثنای اندازه، شبیه به ژرفسنگ است
-
seed stock
بذر ذخیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بذر یا غده یا ریشهای که برای کاشت ذخیره میشود و منبعی از ژرمپلاسم (germplasm) برای حفظ و تکثیر بذر رقمهای زراعی یا رگههای ژنی است