کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
stigmatise پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
stigmatise
/ˈstigməˌtīz/
دیکشنری
خجالت کشیدن
فعل
blemish, tarnish, foul, taint, smear, stigmatize
لکه دار کردن
stigmatize
داغ ننگ زدن بر
stamp, stigmatize, tab
نشان دار کردن
humiliate, debase, disgrace, blemish, reproach, stigmatize
خوار کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
stigmatise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خجالت کشیدن، لکه دار کردن، داغ ننگ زدن بر، نشان دار کردن، خوار کردن
-
واژههای مشابه
-
stigmatiser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقط جنین