کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
starters پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
starters
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
starters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شروع کننده ها، شروع کننده، سلف
-
واژههای مشابه
-
starter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شروع کننده، سلف
-
yoghurt starter
مایۀ ماست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی کشت میکربی که به شیر اضافه میکنند تا در طی فرایند تخمیر خاصیت اسیدی لازم برای تولید ماست فراهم شود
-
starter fertilizer
کود راهانداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کودی که در مقادیر کم به خاک اضافه میشود تا رشد اولیۀ گیاهان بهویژه نیامداران را تسریع کند
-
self-starter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خود استارتر
-
starter motor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موتور شروع کننده
-
kick starter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شروع زدن
-
starter, first course
مرحلۀ شروع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] اولین مرحلۀ یک وعده غذا
-
air-starter unit
راهانداز بادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] خودرو ویژۀ تولید هوای پرفشار در محدودۀ پیشگاه
-
spike lifter, spike starter, pigs foot
میخکش چکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] اهرمی گُوهدار برای بیرون کشیدن میخ پابندی که با میخکش میلهای قابل بیرون کشیدن نیست
-
flywheel ring gear, starter ring gear
دندۀ چرخلنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] چرخدندهای حلقهای که بر روی محیط بیرونی چرخلنگر نصب میشود تا در هنگام روشن کردن خودرو دندۀ استارت با آن درگیر شود و میللنگ را به گردش درآورد
-
start signal, dispatching signal, starter signal
علامت شروع حرکت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] علامت آغاز به حرکت که در انتهای سکوی ایستگاه نصب میشود