کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
stared پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
stared
/ste(ə)r/
دیکشنری
خیره شدم
فعل
gaze, stare, be dazzled, be amazed, be astonished, be dazed
خیره شدن
stare, gape, glare, gaze, gloat, glower
خیره نگاه کردن
stare
سیخ ایستادن
stare
رک نگاه کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
stared
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیره شدم، خیره شدن، خیره نگاه کردن، سیخ ایستادن، رک نگاه کردن
-
واژههای مشابه
-
stares
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تماشا می کند، خیره شدن، خیره نگاه کردن، سیخ ایستادن، رک نگاه کردن
-
stare down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیره شدن