کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
star-shaped پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
star-shaped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل ستاره ای
-
واژههای مشابه
-
star-shaped gold (branched) nanoparticles
فرهنگ لغات علمی
نانوذرات ستارهای (شاخهای) طلا
-
starred
ستارهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مربوط به ستارهبندی یک مجموعه
-
starred
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستاره دار، ستاره نشان
-
star
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستاره، اختر، کوکب، نشان ستاره، نجم، خط سفید پیشانی اسب، درخشیدن، باستاره زینت کردن، ستاره نمایش وسینماشدن
-
starring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازیگران
-
shape
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل، صورت، سبک، اندام، ریخت، قواره، طرز، تجسم، شکل دادن، شکل دادن به، سرشتن
-
Shapely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شفاف، خوش بر و رو، خوش ترکیب، شکیل، خوش اندام، خوش ریخت
-
shapes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل ها، شکل، صورت، سبک، اندام، ریخت، قواره، طرز، تجسم، شکل دادن، شکل دادن به، سرشتن
-
shaped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل گرفته، بشکل درامده
-
shapeful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل دار
-
film star, star
ستارۀ سینما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] بازیگر مشهور فیلمهای سینمایی متـ . ستارۀ فیلم، ستاره
-
carbon star, C star
ستارۀ کربنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ستارهای که در جوّ آن فراوانی کربن بیش از اکسیژن است
-
laser guide star
فرهنگ لغات علمی
ستارهی راهنمای لیزری