کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
staple پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
staple
/ˈstāpəl/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
staple
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اساسی، گیره کاغذ، جزء اصلی هر چیزی، مواد خام، عمود، رزه، قلاب، قلم اصلی، تیر، چهارپایه تخت، بست آهنی، فقره اصلی، عمده
-
واژههای مشابه
-
staples
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اساسی، گیره کاغذ، جزء اصلی هر چیزی، مواد خام، عمود، رزه، قلاب، قلم اصلی، تیر، چهارپایه تخت، بست آهنی، فقره اصلی
-
stapling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چسباندن
-
staple food
قوت غالب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] غذایی که بهطور معمول در یک جامعه بیش از سایر غذاها مصرف میشود
-
staple gun
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسلحه اصلی
-
staple fibre
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الیاف اصلی
-
long-staple
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طولانی استثنایی
-
staple fiber
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الیاف اصلی
-
stapling machine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماشین پیچش
-
mooring dog,mooring staple
قلاب بدنه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] میلۀ آهنی محکم و ستبری که در نزدیکی خط آب به بدنۀ کشتی وصل شده است و میتوان طنابهای مهار را به آن بست
-
long-staple cotton
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پنبه طولانی اساسی
-
Clive Staples Lewis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلایو استاپل لوئیس