کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
stand still پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
stand still
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
stand still
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایستاده باشی، وقفه، ایست، تعطیل، ثابت، بدون حرکت
-
واژههای مشابه
-
stand-by
آمادهبهکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] وضعیتی که در آن دستگاه آمادۀ استفاده باشد، ولی از آن استفاده نشود
-
standing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایستاده، سابقه، حالت، ساختمان
-
stand-in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایستادن در، عوض، قرب و منزلت
-
stand for
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایستادن برای، طرفدار بودن
-
stand by
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایستاده با، حاضر بودن
-
stands
دیکشنری انگلیسی به فارسی
می ایستد، پایه، موضع، ایستگاه، مقام، توقف، دکه، وضع، سه پایه، ایست، توقفگاه، بساط، شهرت، میز کوچک، دکه دکان، جایگاه گواه در دادگاه، سکوب تماشاچیان مسابقات، ایستادن، بودن، ماندن، تحمل کردن، قرار گرفتن، ایست کردن، توقف کردن، راست شدن، واقع بودن، واداشت...
-
standings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جدول رده بندی، سابقه، حالت، ساختمان
-
forest stand, stand
تودۀ جنگلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قسمتی یکنواخت از جنگل که ازنظر ترکیبِ گونه و سن و ابعاد و کیفیت از سایر قسمتها متمایز باشد متـ . توده
-
stand age, age of stand
سن توده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] میانگین سن درختان یک تودۀ جنگلی
-
standing crop
محصول سرپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] محصول آمادۀ برداشت در مزرعه
-
stand type
مونۀ توده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ردهای از توده که با هدف مدیریتی یا جنگلشناختی و معمولاً براساس ترکیب و ساختار و سن تعریف میشود
-
standing wave
موج ساکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] موج ناروندهای که بعضی نقاط آن بدون ارتعاش است و در فاصلۀ بین آنها نواحیای با حداکثر ارتعاش دیده میشود
-
stand improvement
اصلاح توده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تیماری (treatment) که برای سلامتی و بهبود ترکیب و ساختار و شرایط و رشد تودههای همسال یا ناهمسال انجام میشود