کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
squint پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
squint
/skwint/
دیکشنری
کج شدن
اسم
squint, strabismus
دوبینی
strabismus, goggle eye, squint
لوچی
squint, strabismus
احولی
squint
نگاه با چشم نیمباز
temper, temperament, nature, character, propensity, squint
خوی
فعل
squint, goggle
چپ نگاه کردن
squint
لوچ بودن
صفت
squint, strabismic, cross-eyed, gimlet-eyed, goggle-eyed, squint-eye
لوچ
left, squint
چپ
squint, cross-eyed, squint-eyed
چپ چشم
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
squint
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کج شدن، دوبینی، لوچی، احولی، نگاه با چشم نیمباز، خوی، چپ نگاه کردن، لوچ بودن، لوچ، چپ، چپ چشم
-
واژههای مشابه
-
squinting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرطوب کردن، چپ نگاه کردن، لوچ بودن
-
squintness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگیجه
-
squint-eye
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چشمک زدن، احول، لوچ
-
squint-eyed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چشمک زدن، چپ چشم، احول، لوچ