کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
squibs پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
squibs
/skwib/
دیکشنری
کتک زدن
اسم
squib, firecracker, rocket, spitdevil
فشفشه
squib
دارای صدای فش فش
allusion, innuendo, quip, metonymy, metaphor, squib
کنایه
bonfire, pyrotechnic, firework, squib
اتش بازی
فعل
squib
کنایه زدن
squib
فشفشه کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
squibs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کتک زدن، فشفشه، دارای صدای فش فش، کنایه، اتش بازی، کنایه زدن، فشفشه کردن
-
واژههای مشابه
-
squib
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کبریت، فشفشه، دارای صدای فش فش، کنایه، اتش بازی، کنایه زدن، فشفشه کردن
-
squibbed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشردن، کنایه زدن، فشفشه کردن
-
squibbing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، کنایه زدن، فشفشه کردن