کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
square پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
square
/skwe(ə)r/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
square
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مربع، میدان، مجذور، چهار گوش، توان دوم، محوطه، عرصه، چارگوش، مربع کردن، مجذور کردن، چهارگوش کردن، بتوان دوم بردن، وفق دادن، جور دراوردن، واریز کردن، مستقیما، جذر، برابر، گوشه دار، حسابی، منصف، منظم، راست حسینی
-
واژههای مشابه
-
squareness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تراکم
-
squarely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستقیما
-
squaring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم بندی، مربع کردن، مجذور کردن، چهارگوش کردن، بتوان دوم بردن، وفق دادن، جور دراوردن، واریز کردن
-
squared
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مربع، مربع کردن، مجذور کردن، چهارگوش کردن، بتوان دوم بردن، وفق دادن، جور دراوردن، واریز کردن
-
root mean square(rms)
فرهنگ لغات علمی
جذر متوسط مربع
-
root mean square(rms)
فرهنگ لغات علمی
جذر متوسط مربع
-
root mean square(rms)
فرهنگ لغات علمی
جذر متوسط مربع
-
partial least square (pls)
فرهنگ لغات علمی
حداقل مربعات جزئی
-
square wave grating
فرهنگ لغات علمی
توری موج مربعی
-
square engine
موتور میانکورس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتوری که در آن طول جابهجایی پیستونها برابر با قطر داخلی سیلندر است
-
square-jawed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مربع جادو
-
square yard
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حیاط مربع
-
square one
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مربع یک