کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
springe پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
springe
/sprinj/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
springe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بهار، دام، کمند، دام افکندن
-
واژههای مشابه
-
springing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بهار، پریدن، لی لی کردن، جهش کردن، جهیدن، قابل ارتجاع بودن، حالت فنری داشتن
-
springes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنج می برد، دام، کمند، دام افکندن
-
springed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به دنیا آمد، دام افکندن
-
springs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فنر، بهار، فصل بهار، چشمه، حالت فنری، سر چشمه، جهش یا حرکت فنری، عین، جست و خیز، حالت ارتجاعی فنر، پریدن، لی لی کردن، جهش کردن، جهیدن، قابل ارتجاع بودن، حالت فنری داشتن
-
springeing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
springeing
-
springful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارجینال
-
truck spring
فنر بوژی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] انواع فنرهای مورد استفاده در سامانۀ تعلیق بوژی برای ایجاد نرمی لازم در حرکات قائم وسیلۀ نقلیۀ خطنورد
-
bolster spring
فنر گهواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فنر اصلی واگن که تکیهگاهی برای گهوارۀ بوژی است و وزن بدنۀ واگن را تحمل میکند
-
air spring
فنر هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فنری دارای یک پایه و محفظهای کشسان که با هوای کمفشار پر شده است و در سامانۀ تعلیق قطارهای شهری و بینشهری به کار میرود
-
spring tide
مِهکِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، زمینشناسی، ژئوفیزیک، علوم جَوّ] بالاترین گسترۀ کِشَندی ماهانه، هنگامی که ماه در وضعیت نزدیک به ماه کامل یا ماه نو باشد
-
oven spring
پُف پخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] افزایش ناگهانی حجم خمیر در نتیجۀ بالا بودن سرعت تخمیر و تولید گاز در ابتدای پخت
-
fissure spring
چشمۀ شکافهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چشمهای که از یک ترک یا درزه خارج میشود
-
fracture spring
چشمۀ شکستگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چشمهای که از شکستگیهای درون یک سنگ خارج میشود