کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
spindles پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
spindles
/ˈspindl/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
spindles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپیندل ها، دوک نخ ریسی، دوک، هر چیزی شبیه دوک، دسته کوک ساعت، رقاصک ساعت، بشکل دوک درامدن، دراز و باریک شدن
-
واژههای مشابه
-
spindled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپیندل، بشکل دوک درامدن، دراز و باریک شدن
-
spindling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپیندل، بشکل دوک درامدن، دراز و باریک شدن
-
spindle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپیندل، دوک نخ ریسی، دوک، هر چیزی شبیه دوک، دسته کوک ساعت، رقاصک ساعت، بشکل دوک درامدن، دراز و باریک شدن
-
spindle colony
پَرگَنۀ دوکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] پَرگَنهای طویل و باریک شبیه به دوک
-
spindle horn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاخ اسپیندل
-
spindle-shanked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
spindle-shanked
-
spindle-shaped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپیندل شکل
-
spindle-legged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپیندل پا
-
spindle cell carcinoma
پوشچنگار دوکیاخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پوشچنگاری از بافت پوششی سنگفرشی که یاختههایی دوکی با رشدی سریع دارد
-
winged spindle tree
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درخت اسپیندل بالدار
-
spindle-tree family
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خانواده اسپیندل درخت