کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
specifying پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
specifying
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
specifying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشخص کردن، تعیین کردن، معین کردن، تیین کردن، معلوم کردن، ذکر کردن، مخصوصا نام بردن، تصریح کردن، جنبه خاصی قائل شدن برای
-
واژههای مشابه
-
specifier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشخص کننده
-
specifiers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشخص کننده ها
-
specifiable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشخصه، قابل تعیین یا تخصیص
-
specifies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشخص می کند، مشخص کردن، تعیین کردن، معین کردن، تیین کردن، معلوم کردن، ذکر کردن، مخصوصا نام بردن، تصریح کردن، جنبه خاصی قائل شدن برای
-
not otherwise specified, NOS
نابرشمرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] طبقۀ تشخیصی گستردهای که شامل اختلالهایی میشود که بهطور دقیق زیرمجموعۀ اختلالهای معینی قرار نمیگیرند، زیرا شواهد کافی برای تشخیص دقیقتر آنها در دست نیست
-
dedicated line call, specified trunk call
خط اختصاصی مکالمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی خط اختصاصی که فقط برای مکالمه به کار میرود