کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
span پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
span
/span/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
span
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طول، گستردگی، محدوده، پوشش، وجب، ظرفیت، اندازه، مدت معین، یک وجب، فاصله معین، وجب کردن، اندازه گرفتن، پل بستن، تاق بستن
-
واژههای مشابه
-
spanning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشیدن، وجب کردن، اندازه گرفتن، پل بستن، تاق بستن
-
spans
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طول می کشد، گستردگی، محدوده، پوشش، وجب، ظرفیت، اندازه، مدت معین، یک وجب، فاصله معین، وجب کردن، اندازه گرفتن، پل بستن، تاق بستن
-
attention span
گسترۀ توجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] 1. تعداد موضوعاتی که در یک ارائۀ کوتاه بهصورت مجزا درک میشوند 2. مدتزمانی که فرد میتواند بر یک موضوع تمرکز کند
-
memory span
گسترۀ حافظه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تعداد موضوعاتی که بعد از یک بازنمایی سریعاً به خاطر میآید
-
consciousness span
گسترۀ خودآگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] میزان اطلاعاتی که فرد در یک نگاه گذرا میتواند کسب کند
-
boundary spanning
مرزگستری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] فرایند گسترش اطلاعات میان گروههای اجتماعی که به همافزایی دانش میانجامد
-
spanning walk
گشت فراگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] گشتی که شامل همۀ رأسهای گراف است
-
spick-and-span
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوشه و طول، تر و تمیز، نو، کاملا تازه، اراسته و مرتب
-
attention span
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاصله توجه
-
spic-and-span
دیکشنری انگلیسی به فارسی
spic و span، تر و تمیز، نو، کاملا تازه، اراسته و مرتب
-
arm span, reach
گسترۀ دستان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] اندازۀ طول بین نوک انگشتان میانی دو دست با هم در حالتی که دو دست در راستای هم و موازی با زمین کاملاً گشوده شوند که متوسط آن متناظر با قد فرد است
-
horseshoe splice, span splice
همباف نعلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] همبافی که در آن دو سر یک تکه طناب کوتاه به حلقۀ طناب دیگر بافته میشود و با کشیده شدن طناب اصلی، تکه طناب کوتاه شکل نعل به خود میگیرد
-
double-span moorings
مهار دوبازوی مضاعف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی مهار شناور با استفاده از لنگر که در آن هر سوی دهانه با دو لنگر نگه داشته میشود