کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
snapping پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
snapping
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
snapping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، چسبیدن به، گاز گرفتن، گسیختن، قاپیدن، قاپ زدن، سخن نیش دار گفتن، سرزنش کردن، چفت کردن
-
واژههای مشابه
-
snap
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربه محکم و ناگهانی، چفت، بشکن، قفل کیف و غیره، قالب زنی، گاز ناگهانی سگ، قزن قفلی، گیره فنری، یک گاز، عکس فوری گرفتن، شتاب زدگی، چسبیدن به، گاز گرفتن، گسیختن، قاپیدن، قاپ زدن، سخن نیش دار گفتن، سرزنش کردن، چفت کردن، ناگهانی، بی مقدمه
-
snap at
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربه محکم و ناگهانی در
-
snapped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشرده
-
snap off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربه محکم و ناگهانی
-
snap willow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیداری فوری
-
snap ring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حلقه ضربه محکم و ناگهانی
-
snapping shrimp
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرچنگ میگو
-
snap fastener
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیره ضربه محکم و ناگهانی، دکمه قابلمه، دکمه فشاری
-
ginger snap
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربه زنجبیل، نوعی نان شیرینی ترد زنجبیل دار
-
snap pea
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نخ ناف
-
snap election
انتخابات زودهنگام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] انتخابات پیش از موعد در نظام مجلسی که به تقاضای رئیس دولت برگزار میشود
-
snapping turtle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لگد زدن لگد زدن، لاک پشت بزرگ خوراکی ابزی
-
cold snap
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربه محکم و ناگهانی سرد